پشت سر مدیرانی که مُخالفاً لِهوی و مُطیعاً لِأمرِ مُولا هستند وایستیم
سلسله جلسات تنها مسیر(راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی) دیروز مورخ93/6/21 با سخنرانی استاد پناهیان در مسجد امام صادق(ع) برگزار شد.
موضوع این مباحث بسیار کلیدی و مهم هستند خصوصاً در شرایط حساس امروز ؛ این سلسله جلسات که بسیار کاربردی هستند وظیفه ما رو نسبت به خودمون معلوم می کند.
جهت مشاهده ی گزیده ای از بحث این جلسه و تصاویر مربوط به این جلسه به ادامه ی مطالب مراجعه فرمایید.
در بحث های اخلاقی باید مراقب باشیم کلاه سرمان نرود، امیدوارم همه ی دوستان علاقه مند به معنویت کلاه سرشون نرود؛
موعظه ی اخلاقی که کلاه سر ما بگذارد چیه؟
مثلاً به جای اینکه مدیر و حاکم جامعه رو بیشتر توصیه کنیم به مبارزه با هوای نفس، بیشتر مردم جامعه رو توصیه می کنیم به مبارزه با هوای نفس، این اسلام نیست، اسلام و امیر الؤمنین(ع)می فرماید: النَّاسُ بِأُمَرَائِهِمْ أَشْبَهُ مِنْهُمْ بِآبَائِهِم.(تحف العقول-صفحه208) مردم به اُمراشون شبیه تر اند تا به پدر و مادراشون.
ماها این روایات و این کلام معصوم(ع) رو جدی نگرفتیم؛ و إلّا تا می دیدم مدیری اهل مبارزه ی با نفس نیست او رو کنار می زدیم.بی تقوایی و تابعیت از هوای نفس مسئولین جامعه اثرش خیلی بیشتر از ماهواره ها و بد حجابی است، او بیشتر جامعه رو فاسد می کند.
ما چطور نباید پشت سر امام جماعتی که عادل نیست نایستیم همان طور پست مسئولی که عادل نیست و از هوای نفس تبعیت می کنه نباید وایستیم.
شَرُّ الْأُمَرَاءِ مَنْ کَانَ الْهَوَى عَلَیْهِ أَمِیراً.بدترین امراء کسی است که هوای نفس بر او امیر باشد.(عیون الحکم-صفحه295)
خَیْرُ الْأُمَرَاءِ مَنْ کَانَ عَلَى نَفْسِهِ أَمِیراً. (عیون الحکم-صفحه239)
مدیری که اهل مبارزه با نفس باشد خدا زندگی او رو به عهده خواهد گرفت، در واقع او مدیریت نمی کنه خداست که مدیریت می کنه و این وعده ی خداست.و ما رمیت اذ رمیت و لیکن الله رمی. تو تیر نمی اندازی خداست که تیر می اندازه.
مدیری که مخالفت کنه با هوای نفسش با حداقل امکانات کارش راه می افته، مثل امام(ره) در مقابل شاه که هیچی نداشت، اما چون ایمان داشت به وعده ی الهی و نفس خودش رو داغون کرده بود مقابل شاه پیروز شد.
اصلاً خدا نمی ذاره با مدیر هوا پرست کار جلو بره
ما فقط دنبال دنیامون هم باشیم باز هم باید مدیران جامعه تابع هوای نفس نباشند چون کار دنیامون رو هم خراب می کنند.
در تاریخ مردمی که براشون مهم نبود امری که مخالف هوای نفسش نیست و کوتاه آمدند و گفتند حالا معاویه با حسن(ع) چه فرقی داره، خدا مبتلاشون کرد به یزید فاسق و عبید الله و حاکمانی که خون آشام بودند، و کارشون به جایی رسید که به پسر پیغمبر(ص) هم رحم نکردند.
در بحث های اخلاقی باید مراقب باشیم کلاه سرمان نرود، امیدوارم همه ی دوستان علاقه مند به معنویت کلاه سرشون نرود؛
موعظه ی اخلاقی که کلاه سر ما بگذارد چیه؟
مثلاً به جای اینکه مدیر و حاکم جامعه رو بیشتر توصیه کنیم به مبارزه با هوای نفس، بیشتر مردم جامعه رو توصیه می کنیم به مبارزه با هوای نفس، این اسلام نیست، اسلام و امیر الؤمنین(ع)می فرماید: النَّاسُ بِأُمَرَائِهِمْ أَشْبَهُ مِنْهُمْ بِآبَائِهِم.(تحف العقول-صفحه208) مردم به اُمراشون شبیه تر اند تا به پدر و مادراشون.
اُمراء و مسئولین در درجه ی اول باید هوای نفس نداشته باشند، بعد مردم، این آثار خیلی عالی دارد برای مردم.
اُمراء اگر هوای نفس داشته باشند چه آثار مخربی دارد؟
مهمترین عامل پیشرفت جامعه داشتن مدیران با تقوا است، هیچ کس به اندازه ی مدیران جامعه تأثیر گذار نیست بر مردم.
ماها این روایات و این کلام معصوم(ع) رو جدی نگرفتیم؛ و إلّا تا می دیدم مدیری اهل مبارزه ی با نفس نیست او رو کنار می زدیم.
بی تقوایی و تابعیت از هوای نفس مسئولین جامعه اثرش خیلی بیشتر از ماهواره ها و بد حجابی است، او بیشتر جامعه رو فاسد می کند.
مقصود ما از هوای نفس عیاشی و گناه های کبیره نیست، اون که دیگه خیلی واضحه؛ هوا یعنی میل بی ارزشی که تو باید برای وجود اون توبه کنی، در مواقعی حتی هوا میل های به ظاهر خوب ما هستند اما تو باید با آن مبارزه کنی، مثل حضرت ابراهیم خلیل الرحمن(ع) که باید اسماعیلش رو به قربانگاه می برد؛ این میشه علاقه ی خوبی که باید ازش بگذری.
در حدیثی شیطان می گوید ما مردم را به گناه می اندازیم تا ببریم به جهنم اما آنها توبه می کنند و می رن بهشت، بعد ما دوباره مردم را وادار می کنیم به هوا اما آن ها چون فکر می کنند کار بدی انجام ندادند توبه نمی کنند و به جهنم می روند.
شما احادیث بسیاری که در این باره آمده مطالعه بفرمایید، چقدر در روایات داریم که بدترین چیز در جامعه امیر یا عالمی است که تابع هوای نفس است.
علماء هم نوعی حاکم حساب می شوند چون برتری فرهنگی و فکری دارند، حتی شما احکام امام جماعت رو نگاه کنید میگه اگر او عادل نبود تو حق نداری پشت او نماز بخوانی، عدالت یعنی پیروی نکردن از هوای نفس.
ما چطور نباید پشت سر امام جماعتی که عادل نیست نایستیم همان طور پست مسئولی که عادل نیست و از هوای نفس تبعیت می کنه نباید وایستیم.
شَرُّ الْأُمَرَاءِ مَنْ کَانَ الْهَوَى عَلَیْهِ أَمِیراً.بدترین امراء کسی است که هوای نفس بر او امیر باشد.(عیون الحکم-صفحه295)
خَیْرُ الْأُمَرَاءِ مَنْ کَانَ عَلَى نَفْسِهِ أَمِیراً. (عیون الحکم-صفحه239)
الْأَئِمَّةِ فِی کِتَابِ اللَّهِ إِمَامَانِ إِمَامُ الْهُدَى وَ إِمَامُ الضَّلَالِ فَأَمَّا الأئمة [أَئِمَّةُ] الْهُدَى فَیُقَدِّمُونَ أَمْرَ اللَّهِ قَبْلَ أَمْرِهِمْ وَ حُکْمَ اللَّهِ قَبْلَ حُکْمِهِمْ وَ أَمَّا أَئِمَّةُ الضَّلَالِ فَإِنَّهُمْ یُقَدِّمُونَ أَمْرَهُمْ قَبْلَ أَمْرِ اللَّهِ حُکْمُهُمْ قَبْلَ حُکْمِ اللَّهِ اتِّبَاعاً لِأَهْوَائِهِمْ وَ خِلَافاً لِمَا فِی الْکِتَابِ.(البصائر الدرجات-ج1-ص32)
این که هوای نفس مدیران چیه ان شاء الله بیشتر راجعبش صحبت می کنیم.
یکی از مصادیقش این است که مظر کارشناسی رو بر نظر خودش ترجیح می ده و نظر او رو قبول می کنه جای نظر خودش.
مدیری که هوای نفس نداشته باشه و نفس خودش رو زده باشه نگاهش به عین الله است، ینظر بنور الله؛ خدا حق را به زبانش جاری خواهد کرد.
او بگوید من فکر می کنم این کار درست نمی شود، گمانش درست از آب در می آید.
خدا زندگی او رو به عهده خواهد گرفت، در واقع او مدیریت نمی کنه خداست که مدیریت می کنه و این وعده ی خداست.
و ما رمیت اذ رمیت و لیکن الله رمی. تو تیر نمی اندازی خداست که تیر می اندازه.
مدیری که مخالفت کنه با هوای نفسش با حداقل امکانات کارش راه می افته، مثل امام(ره) در مقابل شاه که هیچی نداشت، اما چون ایمان داشت به وعده ی الهی و نفس خودش رو داغون کرده بود مقابل شاه پیروز شد.
اصلاً خدا نمی ذاره با مدیر هوا پرست کار جلو بره، شما هوای نفس رو بزنی تخصص و علم خودش میاد، در روایات داریم که متقی بر زبانش حکمت جاری میشه، حکمت که افضل تخصص هم است، تخصص ملاک مهمی است اما مهمتر از اون ریشه فرد است که هوای نفس نداشته باشد.
بابا ما اصلاً بی دین ، ما زرتشتی ما گبر، این که مدیر ما تابع هوای نفس باشه ربطی به دین ما فقط نداره، او آب و نون ما رو هم به خطر می اندازه، کارمون رو انجام نمی ده.
ما فقط دنبال دنیامون هم باشیم باز هم باید مدیران جامعه تابع هوای نفس نباشند چون کار دنیامون رو هم خراب می کنند.
در تاریخ مردمی که براشون مهم نبود امری که مخالف هوای نفسش نیست و کوتاه آمدند و گفتند حالا معاویه با حسن(ع) چه فرقی داره، خدا مبتلاشون کرد به یزید فاسق و عبید الله و حاکمانی که خون آشام بودند، و کارشون به جایی رسید که به امام حسین(ع) پسر پیغمبر(ص) هم رحم نکردند.