استاد پناهیان در برنامه ی هفت(93/10/12)
دانلود کامل این برنامه
حجم:56مگابایت
دریافت+صوت کامل برنامه
عنوان: رابطه ی دین و سینما-برنامه ی هفت
حجم: 17.6 مگابایت
انتظار فرج،با فضیلت ترین عبادت
حجم:56مگابایت
دریافت+صوت کامل برنامه
عنوان: رابطه ی دین و سینما-برنامه ی هفت
حجم: 17.6 مگابایت
شهادت امام سجاد(ع) تسلیت باد.
تصویر مربوط به خیمه گاه کربلا
حجم: 6مگابایت
حجم: 3 مگابایت
حجم: 1.11مگابایت
حجم: 950 کیلوبایت
حجم:8مگابایت
عقل به ما میگوید که در مقابل منافع استکبار بایستیم.
عقل به ما میگوید اگر ذرهای عقبنشینی کنید، ذلیل خواهید شد.
عقل به ما میگوید اگر فتنهگران 88 نبودند، دشمن اینقدر جرأت و جسارت پیدا نمیکرد که ما را محاصرۀ اقتصادی کند.
عقل به ما میگوید اگر دشمن، ما را محاصرۀ اقتصادی کرده است و اگر فشار میآورد، به بعضی از انسانهای ضعیف سیاسی در این کشور چشم دوخته است.
عقل به ما میگوید اگر عناصر سیاسی ضعیف در این کشور نابود شوند، استکبار در مقابل ما زانو خواهد زد.
عقل به ما میگوید: حسین(ع).
عقل به ما میگوید: حسین(ع).
عقل به ما میگوید: حسین(ع).
عقل به ما میگوید این دشمن خونخوار، تا مشت محکم بر دهانش کوبیده نشود و خون از سر و رویش نبارد، دست از ظلم بر نخواهد داشت.
عقل به ما میگوید اسرائیل خونآشام تا قدرت ما را نبیند، دست از قتلعام مردم منطقه برنخواهد داشت.
کسی که عقل ندارد، حق تنفس در فضای سیاسی عاقلانۀ این کشور را ندارد.
عقل به ما میگوید «هیهات منا الذله»
عقل به ما میگوید اگر منافع دنیایی خودتان را میخواهید، مقابل استکبار، محکم بایستید.
عقل به ما میگوید: ما دشمن داریم.
عقل به ما میگوید: دشمنان ما خباثت خود را بیشتر کردهاند.
عقل به ما میگوید: اگر در مقابل این دشمن زورگو و مستکبر ذرهای کوتاه بیایید - به قول حضرت آیت الله بهجت(ره)- باید تا نوکری مطلقِ آنها عقبنشینی کنید.(زمزم عرفان؛ ص291)
عقل به ما میگوید: اگر از منافع کوتاهمدت به مقدار کوتاهمدت، بگذرید، میتوانید به منافع پایدار برسید.
عقل به ما میگوید: جامعۀ ما قدرت مقاومت در مقابل محاصرههای غرب را دارد.
سی سال پیش هم عقل به ما میگفت که «ما منطقه را خواهیم گرفت» ولی خیلیها باور نمیکردند و آنها الان باید از شرم، سر خود را بلند نکنند.
بیست سال پیش هم عقل به ما میگفت که «ما قدرت اول منطقه خواهیم شد» و امروز شدهایم. و عقل به ما میگوید: ما اگر پای رکاب حسین(ع) باشیم، در آیندۀ نزدیک، به کوری چشم آمریکا، قدرت اول جهان خواهیم شد.
عقل میگوید: برای حسین(ع) اشک بریزیم.
عقل میگوید: کسی که برای حسین(ع) اشک نریزد، آدم نیست، آهن است.
عقل میگوید: کسی که فریاد «یا حسین» سر ندهد، بیروح است و قساوت قلب دارد.
عقل میگوید: برای مظلومینِ سرجدایی که به عشق حسین(ع) سر از بدنشان جدا میشود، باید اشک ریخت.
عقل میگوید: باید مقاومت کرد.
عقل میگوید: عباس! کنار نهر علقمه برخیز، خیمهها منتظر تو هستند. چشم بچهها به توست.
عقل میگوید: همۀ امید حسین(ع) عباس بود. لذا وقتی عباس به زمین افتاد: فریاد زد الْآنَ انْکَسَرَ ظَهْرِی وَ قَلَّتْ حِیلَتِی....الا لعنت الله علی القوم الظالمین...
الهی من فدای حضرت امام(ره) بشم، می فرمود من این احساس ترس رو هیچ وقت تجربه نکردم، مردم میگن ما می ترسیم من نمی دونم یعنی چی، لذا هیچ ترسی نمی توانست ایمان حضرت امام رو به چالش بکشه.
اگه یه مسئولی هر ایرادی داشت حالا زیاد فاجعه نیست، ما چون او مؤمن است از او نادیده می گیریم
ولی تو رو خدا اگه یه مسئولی اهل ترس بود نذاریدش سر کار.
او جامعه رو به لجن می کشه،
جامعه ای با این همه دشمن رو به تباهی خواهد کشید.
منبع: سخنرانی استاد پناهیان در دانشگاه امام صادق(ع)-محرم93
دریافت فایل صوتی مسئول اهل ترس
عنوان: مسئول اهل ترس+صوت
حجم: 2.22 مگابایت
دریافت فایل کوتاه صوتی
حجم: 1.25 مگابایت
حجم:18مگابایت
حجم:154مگابایت
ایمان و امتحانات الهی می آید تا ما رو رشد دهد و از سطحی نگری باز دارد، اگر کسی ایمان به ولی خدا پیدا نکرد معمولاً یا از سر تکبر است، یا حسادت.
نمی تواند قبول کند این قدر خدا برای ولی خودش ارزش قائل باشد، برایش سنگین است.
اگر زیاد در خانه ی اهل بیت بریم کم کم اطمینان خاطری پدید می آید که ما ان شاء الله در این خانه توانستیم عظمت اولیاء خدا رو بپذیریم؛ مکرر و مداوم در خانه ی اهل بیت رفتن و زیارت جامعه خواندن می تواند انسان رو متواضع کند.
رفقا اگر در زمان خودمون دوستی ار دوستان اولیاء خدا، کسی که مؤمن خوبی باشه، متناسب با مقام او در دل ما جا نداشته باشد ما آدم های متکبری خواهیم بود، روی این باید کار کرد چون یکی از باور های دشوار است. (سخت ترین امتحان الهی )
باور دیگری که دشوار است رذالت دشمنان اولیاء خداست، چرا برخی باور نمی کنند که برخی ها می توانند خیلی بد باشند؟ شاید به دلیل سادگی باشد و دلیل دیگر مرض.
برخی دشمنان خدا رو باور نمی کنند که این ها واقعاً دشمن هستند و از لبخندشان فریب می خورند.
یکی از قسم های قرآن به خودش در این مورد است: می فرماید پیامبر از تو سؤال می کنند آیا واقعاً بعضی ها مُخلد در عذاب می شوند؟ خدا می فرماید: رسول من به آن ها بگو به خدای خودم سوگند این چنین است.
تناسب این بحث با کربلا: امام حسین(ع) بیشتر می خواست فضائل یاران خودش رو به نمایش بذارد یا بیشتر می خواست رذالت جبهه باطل رو به نمایش گذارد.
بله هر دو بود، نمایشگاهی بود برای نمایش آخر جبهه ی حق و آخر شقاوت جبهه ی باطل، اما هر چی آدم به کربلا نگاه می کند انگار اباعبد الله حسین(ع) برای اثبات بخش دوم ماجرا آمده بود. رذالت در دشمنان به چه سرعتی چقدر بالا گرفت، و چهره ی واقعی شخیصیت هایی وثل عمر سعد و یا شمر بر ملا شد.
کربلا این موضوع را برای ما اثبات می کند.
دشمن نوکری مطلق می خواهد، یعنی بخواهی با او کنار بیای تا به نوکری مطلق تو رو وادار نکنه قانع نمیشه؛ الان هم این دشمنان مسخره ی ما حرف هاشون رو می بینید که می گن ما هنوز اعتماد نکردیم.
ما اگر نوکر مطلق اون ها هم بشیم باز هم اعتماد نخواهند کرد؛ اگر هم نوکرشان بشیم، این ها اول نوکر خود را نابود می کنند، این را در دیکتاتور های منطقه دیدیم.
چه کسانی رضالت دشمن را باور نمی کنند؟ اشعث مسلک ها یا ابوموسی اشعری مآب ها.
این دشمنان خبیثی که ما داریم مثل آمریکا و انگلیس و دست نشانده یشان داعش، این ها همینه کارشون و تا قتل عام نکنند دست بر نمی دارند.
حماسهی کربلا باعث شد تا امت اسلامی از سادهاندیشی فاصله بگیرد و زمینهای باشد برای اینکه انسان مؤمن هیچگاه فریفتهی ظواهر دشمن نشود.
حجم:33مگابایت
اصل دورۀ تربیت، از 7 تا 14 سالگی است واگر در این دوران بچه را شبیه پادگان، منظم و مؤدب بار نیاورید، به او خیانت کردهاید و در آینده هم قدرت تحمل سختیها را نخواهد داشت و بالطبع، استعدادهای او کاهش پیدا خواهد کرد.
بعضیها آنقدر احساس ضعف دارند که به جهان غرب با دهان باز نگاه میکنند. در حالی که ما از آنها قویتر هستیم. ما ظرفیتهای زیادی برای قدرت بیشتر داریم. ما باید دستههای عزاداری را مظهر قدرت این جامعه قرار دهیم. این قدرت، روحیه و رویۀ ماست و این چیزی است که خدا میخواهد به ما بدهد. این قدرتی که دین به ما میدهد از آثار گمشده و غریب دین است. درست است که دین ما را لطیف و بصیر و مهربان میکند ولی دین بیش از همۀ اینها انسان را قوی میکند. کسی که قوی نبود، دین ندارد.
حجم:12مگابایت
قسمت اول: امتحان فردی
همراه همۀ اوامر و نواهی خداوند، چیزی به نام امتحان نیز وجود دارد ، «لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها» یعنی امتحان هر کسی متناسب با ظرفیت اوست.
امتحان همیشه یکمقدار جلوتر از توانایی بالفعلِ ماست تا توانایی بالقوۀ ما به فعلیت برسد ، تنبلی باعث میشود انسان ظرفیت خود را کم ببیند.
آنچه برای خدا مهم است افزایش ظرفیت انسان است نه زجر یا کم شدن لذت دنیا.
راهی برای آسان شدن امتحان یا کاهش بلا: ببین این بلا و امتحان از تو چه میخواهد؟ قبلاً گفتیم که میتوان با نماز خواندن و سجدۀ طولانی، امتحان الهی را دور زد و به سراغ هدف امتحان رفت که «از بین بردن تکبر انسان» است.وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ (بقره/45)
پاسخ به یک شبهه: آیا با این دیدگاه، انگیزۀ رفع مشکلات زندگی در انسان از بین نمیرود؟ عبد باید طبق دستور مولا به وظیفۀ الهی خود عمل کند و به نتیجه کاری نداشته باشد.
قسمت دوم: امتحان جامعه
چرا امام(ره) میفرمود: ما میتوانیم؟/ یک استدلال ساده: «این امتحان ماست؛ پس ما میتوانیم»
«ما میتوانیم» یک شعار سیاسی نیست؛ یک حقیقت دینی است/ برای اینکه ببینم «ما واقعاً میتوانیم؟» لازم نیست اسلحه و مهمات خودمان را بشماریم!
محاصرۀ اقتصادی هم امتحان ماست و چون امتحان ماست پس «ما میتوانیم»
خدا بیش از حدّ ظرفیت جامعۀ ما از ما امتحان نمیگیرد/ مقام معظم رهبری هم یک روز به حزب الله لبنان فرمود: «شما میتوانید از پسِ اسرائیل برآیید»
این مدیران هستند که باید تواناییهای بالقوۀ جامعه را استخراج کنند.
20سال پیش اگر میگفتیم «ما میتوانیم رهبری سیاسی منطقه را بهدست بگیریم» بعضیها میخندیدند!
امر به معروف و نهی از منکر اول برای سیاسیون و مسئولین جامعه است؛ نه برای بیحجابهای خیابان
مقام معظم رهبری بارها فرمودهاند: «اقتصاد منهای نفت»/چه کسانی از اقتصاد نفتی سود میبرند؟
خلاصه ی بحث:
ریشه ی ظلم چیست؟
اساساً در جامعۀ بشری قدرتها چگونه به این نقطه میرسند که به دیگران ظلم کنند؟ چگونه میتوانند به دیگران ظلم کنند؟ اگر ما این ریشه را پیدا کنیم، راه حل آن را هم به صورت ریشهای پیدا خواهیم کرد.
اگر کسی گرایشهای بد خودش را کنترل کرد، گرایشهای خوب او رو خواهند آمد و آدم خوبی خواهد شد. و اگر کسی گرایشهای بد خودش را کنترل نکرد، آدم بدی خواهد شد.
اساساً تعریف زندگی یک جمله بیشتر نیست: «مدیریت گرایشها». یعنی هر کسی در زندگی میآموزد که چگونه به دوستداشتنیهای خودش برسد؟ و میآموزد به کدام یک از دوستداشتنیهای خودش برسد؟ و میآموزد برای رسیدن به دوستداشتنیهای خودش از چه وسایلی استفاده کند؟
پس در این چند عبارت کوتاه دو تعریف اساسی را پیدا کردیم:
1- تعریف انسان: حقیقت محوری انسان این است که «انسان با دو نوع گرایش آفریده شده است که باید تزاحم و تعارض بین این دو گرایش را در طول مدت زندگی خودش حل کند.»
2- تعریف زندگی: «تمام زندگی مدیریت تمایلات و گرایشهاست.»
وقتی مردم دعوت میشوند به هرزگی، آزادی جنسی و «رفتارهایی که خداوند دستور داده است که آنها را کنار بگذاریم»، کسانی که این کارها را انجام میدهد در واقع دارند از هوای نفس خودشان تبعیت میکنند و این کاملاً یک مسألۀ سیاسی-امنیتی است. چون قدرتها میدانند اگر یک انسان تابع تمایلات بد خودش بشود، تابع تمایلات بد زورگویان هم خواهد شد و این یک معادله است که باید در جهان معرفی بشود.
اینجا کمکم به پاسخ این سؤال میرسیم که چرا قدرتها میتوانند ظلم کنند؟ چون ملتها ضعیف هستند؛ نه اینکه چون قدرت فاسدکننده است. اتفاقاً قدرت برای انسانِ خوب -نهتنها فاسدکننده نیست بلکه- تطهیرکننده هم هست.
وقتی کسی با هوای نفس خودش مبارزه کرد، در مقابل ظالم خواهد گفت: «من با هوای نفس خودم مبارزه میکنم، آنوقت بیایم و از هوای نفس تو تبعیت کنم؟! من با دلبخواهیهای خودم مبارزه میکنم، آنوقت بیایم و تابع دلبخواهیهای تو بشوم؟!»
ریشۀ ظلم با قوی شدن تک تک انسانها و با قوی شدن تکتک جوامع از بین خواهد رفت و رمز قوی شدن انسانها مبارزه با هوای نفس است و این عدالتی است که جهان را خواهد گرفت. در آن صورت فقط کسی شایستۀ قدرت یافتن است که بیش از همۀ مردم با نفس خودش مبارزه کرده باشد. آنوقت اخلاقیترین افراد، سیاسیترین افراد جهان خواهند شد و مردم جهان در هیچکجا نمیپذیرند کسانی قدرت سیاسی پیدا کنند که قبلاً قدرت اخلاقی پیدا نکردهاند.
مفهوم و ادبیات مقاومت، ادبیات بسیار فاخری است و شبیه آن را هم در قرآن داریم، اما نکته ی اصلی اینجاست که چرا ما باید همیشه از ادبیات مقاومت استفاده کنیم؟!
ما ادبیات جایگزین بهتری داریم و می توانیم استفاده کنیم که ما رو به اهدافمان برساند.
اگر ما تعبیر بهتری بکار بگیریم (چون که صد آمد نود هم پیش ماست)، هم مقاومت را خواهیم داشت و هم چیزی فراتر از مقاومت.
چرا ما مفهومی شبیه مفهوم منجی و نجات بخش بشریت و یا فتح و پیروزی را استفاده نمی کنیم؟
چرا همیشه می خواهیم مقاومت کنیم؟ در مقابل کی می خواهیم مقاومت کنیم؟
الان که دشمن در نهایت ضعف و زبونی خودش قرار داره و با سیلی نه چندان محکم ما به زمین خواهد خورد چرا ما باید از کلمه ی مقاومت استفاده کنیم؟
دوران مقاومت ما در دوران دفاع مقدس الان تبدیل شده به دوران فتح، ما در آستانه ی فتح هستیم.
ما با اقتدار تمام می توانیم دوران مظلومیتمان را به پایان برسانیم.
ما اگر می خواهیم یار جمع کنیم بهتر است بگوییم چه کسانی حاضر هستند در حرکت نجات بخش جهان مشارکت کنند، راه را برای جامعه بشری که آماده ی تحول است باز کنیم و به آن ها راه را نشان بدهیم.
ما الان در دوران فتح هستیم: (إِذَا جَاء نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ، وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا)
کسانی که می خواهند حرکت پیروزی و فتح ما را متوقف کنند بسیار زبون تر هستند نسبت به کسانی که حرکت ما را در دوران مقاومت و دفاع مقدس می خواستند متوقف کنند.
کسانی که در دوران دفاع مقدس مقاومت را مسخره می کردند، و همراهی نمی کردند با این جریان جهادی مظلوم، انسان های بهتری هستند از کسانی که امروز با حرکت توفنده ی رو به فتح ما مخالفت می کنند.
اون زمان کسی مخالفت می کرد می گفتیم از جانش می ترسد، سختی را نمی تواند تحمل کندو...، اما الان اگر کسی مخالفت کند در مقابل او چه تحلیلی باید کنیم! جز حماقت و حیوانیت تحلیل دیگری دارد؟
جریان انقلاب اسلامی و جریان دفاع مقدس در جریان عمرش امروز به اوج قدرت خودش رسیده.
در دوران دفاع مقدس ما واقعاً در اوج مظلومیت بودیم ولی الان در اوج اقتدار هستیم.
کسانی که اهل مطالعه ی تاریخ هستند می گویند ایران هیچ گاه این طور دسترسی به مدیترانه ندارد که الان دسترسی پیدا کرده است.
بنده وقتی می بینم کسانی با جریان قدرت یافته و در آستانه ی فتح انقلاب اسلامی مخالفت می کنند، حقارت کسانی را که در دوران دفاع مقدس مخالفت می کردند را فراموش می کنم و همه ی آنان را می بخشم، اون ها سگشون شرف داشت نسبت به کسانی که امروزه مانع فتح هستند، و می خواهند ما را در آستانه ی فتح بازگردانند.
خدایا توفیق شرکت در جریان عظیم نجات بشریت را عنایت بفرما.
خدایا جشنواره ی مقاومت ما را تبدیل به جشنواره ی فتح بفرما.
دریافت
عنوان: جشنواره فیلم مقاومت+صوت
حجم: 5.12 مگابایت