جشن میلاد امام حسین(ع)
شب ولادت امام حسین(ع)
هیئت ریحانة الحسین(ع) جاتون خالی بود.
ایام بر همه ی شما مبارک.
بخش کوتاهی از جلسه شب ولادت امام حسین(ع) در هیئت ریحانة الحسین(ع)
یکی از مراتب معرفتی این است که انسان با شوق به سوی خدا حرکت کند نه با خوف.
شوق و خوف کنار هم باید باشند ولی عامل حرکت عالی به سوی خدا با شوق به دست می آید.
حضرت امام(ره) می فرمودنند: اگر جهنم نبود ما دو رکعت نماز هم نمی خواندیم.
چطور می توانیم به اهل شوق شویم؟
اگر بخوانم تجربه کنیم باید در نوجوانی دنبال آن بردیم. در جبه ها به خاطر جهنم نرفتن نبود که به این وادی مقدس می آمدند و جان خودشان را تقدیم می کردند.
چطور شد در جبهه ها این قدر حماسه آفریدند ، که همه در برابرشان خاکسار هستند؟ چون با شوق آمده بودند.
محجبه ها از سر شوق حجاب داشته باشند ، شوق به اینکه خدایا تو چه می پسندی؟
دینداری از سر شوق را باید در مناجات های رجب و شعبانیه می توان یافت.
فستبقوا الخیرات: دینداری یعنی مسابقه.(سوره مائده/آیه48)
لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا: برخورد شوقی پروردگار (سوره ملک/آیه2)
اینجا(هیئت) ملائک نشسته اند ببینند چه کسی محبتش بیشتر است.
اگر مردم یه نقطه ای از کره ی زمین دینداری نمی کنند به خاطر این است که آدم های حداقلی هستند باید گرگ دنبالشان کند که دینداری شوند.
خوبان عالم حالت نوجوانی خود را در سن پیری هم حفظ کرده اند ؛ کربلا شوق برانگیز ترین قسمت دین است. کدام عامل می تواند اینطور شوق ایجاد کند؟
مرحوم قاضی می فرماید در عالم مکاشفه دیدم رحمت الله واسعه ابا عبد الله الحسین(ع) است و باب این رحمت ابا الفضل العباس(ع) است.
در روایت فرمود: یَا أَیُّهَا النَّاسُ نَافِسُوا فِی الْمَکَارِمِ وَ سَارِعُوا فِی الْمَغَانِمِ وَ لَا تَحْتَسِبُوا بِمَعْرُوف
مسابقه بذارید و سرعت بگیرید در رسیدن به ارزش های الهی.
پیامبر(ص) به حسین(ع) زمانی که کودک بود فرمود: نام تو در طاق عرش ثبت است ، خودم دیدم در طاق عرش نوشته شده بود: ان الحسین (ع) مصباح الهدی و سفینة النجاة.
کار خوبی که برایش شوق نداشتی روش حساب نکن. در اربعین همه ی فعالیت ها شوقی است. امام حسین(ع) شوق ایجاد می کند.
اگر شوق خود را در راه ابا عبد الله الحسین(ع) مصرف نکنی در راه گناه صرف می شود.
مثال شوق بارز در آقا رسول ترک است ، یک شبه راه صد ساله رو رفت.
آقا رسول ترک میره تو مسجد ، روحانی مسجد درباره ی قیامت و اینکه اون جا ما تنهاییم و هیچ کس را نداریم صحبت می کرد. وسط سخنرانی رسول ترک بلند میشه میگه پس اون موقع ابوالفضل کجاست؟ یا ابوالفضل(ع) تو ، تو کربلا زمین خوردی می دونی زمین خوردن چقدر سخته ، یا ابوالفضل(ع) دست ما رو بگیر تو اون جا زمین نخوریم.