(صلوات و درود خالصانه ما بر خاندان عصمت و طهارت، باعث پاکی و نیکویی سرشت ما، مایه تزکیت و طهارت نفوس ما و عامل بخشش و پوشش گناهان ما میگردد)
فرازی از زیارت جامعه کبیره
--------------------------------------------------- هدف: تا خوب ها خوب تر نشوند بدها خوب نمی شوند. شما که از دین داریت به جایی نرسیدی چه انتظاری داری بی دینه بیاد دین دار بشه؟
رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله: کَلِمَةُ الحِکمَةِ یَسْمَعُها المؤمنُ خَیرٌ مِن عِبادَةِ سَنةٍ . گوش کردن سخنرانی حکیمانه از عبادت یک سال بالاتر است.
همانا جهاد دری از درهای بهشت است؛ خداوند، آن در را به روی دوستان خاص خود گشوده است.
(نهجالبلاغه، خطبه27)
پس از انقلاب و فتنههایی که در کردستان رخ داد و مقرر شد افرادی که خدمت سربازی رفتند و آموزش نظامی دیدهاند به آن منطقه اعزام شوند.در مسجد درحال ثبتنام بودم که یک نوجوان از من خواست او را ثبت نام و اعزام کنم که با مخالفت بنده روبرو شد.مادر این نوجوان بعد از شهادت وی در عملیات فتحالمبین در خاطرهای گفت که روزی محسن از من خواست که دعا کنم، او قبل از ۱۴ سالگی بمیرد که نکند گناه و معصیت پرونده اعمال وی را آلوده کند.من و محسن و فرد دیگری به نام ابوالفضل با یکدیگر دوستان صمیمی بودیم و ضمن فعالیت در بسیج، دروس حوزوی را با هم شروع کردیم. روزی در محل پایگاه بسیج مشغول مرور کتاب جامع المقدمات بودیم که صدای مهیبی که ناشی از حمله هوایی بود شنیده شد و آن روز آغاز دوران هشت ساله دفاع مقدس بود.این دو در عملیات فتحالمبین شهید شدند، گفت: پدر محسن نیز همزمان با سالگرد فرزند شهیدش در جبهه به مقام رفیع شهادت نائل شد و وقتی من درباره احوالات پدر محسن از همسر وی میپرسیدم او گفت پدر محسن با توصیه و درخواست محسن به جبهه رفت.نامه محسن با دست خط خودش که از جبهه برای من فرستاده، هنوز نیز موجود است، گفت: محسن در فرازی از آن نامه برایم نوشته است من اگر سالها در تهران میماندم و در حوزههای علمیه درس میخواندم آنقدر که در اینجا (جبهه) رشد کردم و به خدا و امام زمانم نزدیک شدم در آنجا رشد نمیکردم.
شهید صادقی قبل از اینکه به جبهه اعزام شود یک شب به بنده فرمود: شهیدی را در خواب دیدهام که قبل از شهادتش از او عهد گرفته بودم اگر به شهادت رسید باید به خوابم بیاید و سؤالی دارم که باید پاسخ بدهد. او به بنده میفرمود: من دیشب آن شهید را در خواب دیدم و آن سؤال به خاطرم آمد و از او پرسیدم.
سؤال آقای صادقی از آن شهید در عالم رؤیا این بود: اینکه حضرت امام(ره) فرمودند شهید به وجه الله نظر میکند، آیا شما وجه الله را مشاهده کردید یا نه و شهید نظر میکند به وجه الله یعنی چه؟ خود آقای صادقی به من میفرمودند: آن شهید پاسخ روشنی نداد و لبخند زد و سرش را پایین انداخت و فرمود: دیدم چه دیدنی؛ ولی شهید صادقی از همین پاسخ آن شهید به شدت متأثر شده بود.
اشتیاق و التهاب و هیجان معنوی به صورت خاصی در چهره او موج میزد. وقتی این رؤیا را تعریف میکرد من به ایشان گفتم ایشان که چیزی به شما نگفته است گفت: با دیدن چهره و نوع برخورد او، من دگرگون شدم و میخواهم به جبهه بروم و دیگر نمیتوانم صبر کنم و همان آخرین اعزامشان بود که به حضور وی در عملیات کربلای 5 منجر شد و در همان عملیات هم به شهادت رسید. شب عملیات در خاکریز، نماز خواندن وی را دیده بودند. میگفتند گریهها و ضجههای عجیبی داشت و نماز فوق العادهای خواند.
همان شب برای من تعریف کردند که آقای صادقی عجب حال خوش معنوی دارد و بعید است که ایشان ماندنی باشد.
سیزدهمین جشنواره بین المللی فیلم مقاومت جمعه شب(93/7/4) کار خودش رو با سخنرانی استاد پناهیان در سینما فلسطین به پایان برد.
خلاصه ی سخنرانی:
مفهوم و ادبیات مقاومت، ادبیات بسیار فاخری است و شبیه آن را هم در قرآن داریم، اما نکته ی اصلی اینجاست که چرا ما باید همیشه از ادبیات مقاومت استفاده کنیم؟!
ما ادبیات جایگزین بهتری داریم و می توانیم استفاده کنیم که ما رو به اهدافمان برساند.
اگر ما تعبیر بهتری بکار بگیریم (چون که صد آمد نود هم پیش ماست)، هم مقاومت را خواهیم داشت و هم چیزی فراتر از مقاومت.
چرا ما مفهومی شبیه مفهوم منجی و نجات بخش بشریت و یا فتح و پیروزی را استفاده نمی کنیم؟
چرا همیشه می خواهیم مقاومت کنیم؟ در مقابل کی می خواهیم مقاومت کنیم؟
الان که دشمن در نهایت ضعف و زبونی خودش قرار داره و با سیلی نه چندان محکم ما به زمین خواهد خورد چرا ما باید از کلمه ی مقاومت استفاده کنیم؟
دوران مقاومت ما در دوران دفاع مقدس الان تبدیل شده به دوران فتح، ما در آستانه ی فتح هستیم.
ما با اقتدار تمام می توانیم دوران مظلومیتمان را به پایان برسانیم.
ما اگر می خواهیم یار جمع کنیم بهتر است بگوییم چه کسانی حاضر هستند در حرکت نجات بخش جهان مشارکت کنند، راه را برای جامعه بشری که آماده ی تحول است باز کنیم و به آن ها راه را نشان بدهیم.
ما الان در دوران فتح هستیم: (إِذَا جَاء نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ، وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا)
کسانی که می خواهند حرکت پیروزی و فتح ما را متوقف کنند بسیار زبون تر هستند نسبت به کسانی که حرکت ما را در دوران مقاومت و دفاع مقدس می خواستند متوقف کنند.
کسانی که در دوران دفاع مقدس مقاومت را مسخره می کردند، و همراهی نمی کردند با این جریان جهادی مظلوم، انسان های بهتری هستند از کسانی که امروز با حرکت توفنده ی رو به فتح ما مخالفت می کنند.
اون زمان کسی مخالفت می کرد می گفتیم از جانش می ترسد، سختی را نمی تواند تحمل کندو...، اما الان اگر کسی مخالفت کند در مقابل او چه تحلیلی باید کنیم! جز حماقت و حیوانیت تحلیل دیگری دارد؟
جریان انقلاب اسلامی و جریان دفاع مقدس در جریان عمرش امروز به اوج قدرت خودش رسیده.
در دوران دفاع مقدس ما واقعاً در اوج مظلومیت بودیم ولی الان در اوج اقتدار هستیم.
کسانی که اهل مطالعه ی تاریخ هستند می گویند ایران هیچ گاه این طور دسترسی به مدیترانه ندارد که الان دسترسی پیدا کرده است.
بنده وقتی می بینم کسانی با جریان قدرت یافته و در آستانه ی فتح انقلاب اسلامی مخالفت می کنند، حقارت کسانی را که در دوران دفاع مقدس مخالفت می کردند را فراموش می کنم و همه ی آنان را می بخشم، اون ها سگشون شرف داشت نسبت به کسانی که امروزه مانع فتح هستند، و می خواهند ما را در آستانه ی فتح بازگردانند.
خدایا توفیق شرکت در جریان عظیم نجات بشریت را عنایت بفرما.
خدایا جشنواره ی مقاومت ما را تبدیل به جشنواره ی فتح بفرما.
دریافت عنوان: جشنواره فیلم مقاومت+صوت حجم: 5.12 مگابایت
شام شهادتامام جواد(ع) در هیئت شهدای گمنام (مورخ93/7/3) با سخنرانی استاد پناهیان و مداحی حاج میثم مطیعی برگزار شد.
فمن ذلک ما روی عنه أنه جیء به إلى مسجد رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله بعد موت أبیه الرضا و هو طفل، فجاء إلى المنبر و رقی منه درجة، ثم نطق فقال: أنا محمد بن علی الرضا أنا الجواد، أنا العالم بأنساب الناس فی الأصلاب، أنا أعلم بسرائرکم و ظواهرکم، و ما أنتم صائرون إلیه، علم منحنا به من قبل خلق الخلق أجمعین، و بعد فناء السّماوات و الأرضین، و لو لا تظاهر أهل الباطل و دولة أهل الضلال، و وثوب أهل الشک، لقلت قولا یعجب منه الأوّلون و الآخرون، ثم وضع یده الشریفة على فیه و قال: یا محمد اصمت کما صمت آباؤک من قبل.
(بحار الانوار-جلد5-صفحه108)
من جواد (اهل جود و بخشش) هستم، من نَسَب مردم را در پشت پدرانشان می دانم، من آگاه ترم به اسرار شما و ظواهر شما(از خود شما)؛ علمی که بخشیده شد به ما از قبل از خلق شدن همه ی شما بود، تا بعد از نابودی آسمانها و زمین؛
اگر (1) تظاهر اهل باطل (2) دولت اهل ضلال (3)حمله های اهل شک نبود، سخنی می گفتم که تعجب کنید از اول و آخر(بشریت)؛ سپس دست مبارکشان را بر دهانشان قرار دادند و فرمودند: ای محمد ساکت باش، همان گونه که پدران تو ساکت بوده اند.
پشت این سکوت معنا دار حرف های زیادی قرار دارد، ما که ادعای معرفت به امام را داریم باید از سرّ این سکوت ها هم با خبر باشیم. { آن کس است اهل بشارت که اشارت داند*نکته ها هست بسی محرم اسرار کجاست}
ما جزء چه کسانی هستیم؟ آیا مثل شیخ مفید(ره) هستیم که امام زمان(عج) او را مَحرم اسرار خود قرار می دهد و با او درد و دل می کند؟! {رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم*با دوست بگوییم که او محرم راز است}
ان شاء الله از سکوت مولایمان حرف هایش را بفهمیم، و ان شاء الله به مولایمان سکوت تحمیل نکنیم.
{محرم راز دل شیدای خود*کس نمی بینم ز خاص و عام را}
دعای ویژه امام جواد(ع) جهت برآورده شدن حاجات(در تعقیبات نماز صبح)
در روایت است هر کس این دعا را بعد از نماز صبح بخواند، خداوند خواسته هایش را به آسانی برآورده می کند و آنچه را که او بخواهد آهنگ آن کند و خداوند کفایتش کند و آن را برآورده سازد.
این دعا عالی ترین مقام را به ما می فهماند که آن مقام توکل است، در روز و خصوصاً اول روز بگویی خدا برای من کافی است و آنچه خدا بخواهد نه آنچه مردم بخواهند چقدر به توکلت می افزاید.
من انقطع إلى اللَّه کفاه اللَّه کلّ مؤنة و رزقه من حیث لا یحتسب و من انقطع إلى الدّنیا و کله اللَّه إلیها.(نهج الفصاحه-حدیث2796) : کسی که به سوی خدا (از دیگران) قطع شود، به عهده می گیرد خدا همه ی هزینه های او را، و از جایی که حسابش را نمی کند روزی به او می دهد؛ و کسی که به سوی دنیا (از خدا) قطع شود، خدا او را به سوی دنیا وا می گذارد.
اگر به غیر خدا توکل کنی، خدا بین او و شما فاصله می اندازد یا او را ناتوان می کند از انجام کار شما.
حضرت یوسف(ع) در زندان کمی به وسیله دلگرم شد، گفت برو به پادشاه مصر بگو مثل اینکه ما رو فراموش کرده تو زندان هستیم، خداوند هفت سال زندان او را طولانی کرد.
تو حتی نباید به توانایی های خود، به هنر خودت دلبسته باشی چه برسه به دیگران.
اصلاً خدا به ما امکانات میده تا توکل ما رو بسنجد، پول ، دوست خوب یا فرد صاحب قدرت و... به ما می دهد اگر به آن دل ببندی توکل نداری.
به خدا توکل نداره بعد راهش بسته میشه، میاد میگه دیدی من تلاشم رو کردم اما راهم بسته بود.
توکل به خدا از هر استشاره و استخاره ای بالاتر است.
خیالتون رو راحت کنم همه ی گناهان ما ناشی از بی توکلی است، ما به خدا اعتماد نداریم میگیم خدا نمی تونه لذت ما رو تأمین کنه الان که گناه دم دسته و لذت هم داره پس انجامش بدیم، در حالی که اگر انجام نمی دادیم به لذت بالاتر می رسیم اما توکل نداریم.
آدم به قدرت خدا مطمئن باشه، خدایی که می تواند همه ی زندگی تو و اطرافیانت رو زیر و رو کنه.
اصلاً دین خاصیتش همین است که هم دنیای تو رو آباد می کند و هم آخرتت را.
برخی از من سئوال می کنند در زمینه ی ازدواج می گم توکل کن بر خدا برو هر چی پیش آمد؛
یکی از همین گناه ها در جامعه ی ما ازدواج نکردن جوان هاست{ در روایت است اگر کسی ازدواج نکند از ترس تنگدستی به خدا سوء ظن دارد.( مَنْ تَرَکَ التَّزْوِیجَ مَخَافَةَ الْعَیْلَةِ فَقَدْ أَسَاءَ بِاللَّهِ الظَّنَّ.)}، یا بچه دار نشدن زوج ها. حالا این چقدر گناهه روز قیامت معلوم میشه، گاهی برخی مستحبات هستن که از صد تا واجب هم واجب ترند.
مدیران و مسئولان جامعه ای که توکل نداشته باشند چقدر کارشون با بن بست مواجه میشه، یا دلبسته باشند به یک وسیله ی خاصی نه به خدا.
در زمان جنگ هم این طور بود توکلی که امام(ره) داشت اگر مسئولین داشتند کار جنگ و نظام استکبار اون موقع حل می شد. مدیران و مسئولینی که توکل نداشته باشند، کار مردم رو کساد می کنند.
خدایا سیاستمداران ما مدیران جامعه اهل توکل قرار بده.
خدایا در مبارزه با دشمن ما رو متوکل و موفق بدار.
التماس دعا
عنوان: شهادت امام جواد(ع)مهدیه 93-7-2 حجم: 9.8 مگابایت