سوگواره ی هنر و حماسه+دانشگاه هنر2
فرهنگ حماسه و حماسه ی فرهنگی
خلاصه ی بحث:
ایمان مانند رابطۀ شکوفه نسبت به درخت است، تا هوا خوب نباشد شکوفه ای به بار نمی نشیند، باید هوا را خوب کنیم، هوا که خوب شود این درخت خودش خود به خود شکوفه می دهد. دین در قدم اول واقعاً فرهنگ را درست می کند؛ تا فرهنگ درست نشود انسان ها به ایمان نمی رسند، حالا ما هی بیایم بگیم آقا نماز خوبه، حجاب خوبه، خب فرهنگ ناسالمه.
فرهنگ زیرساخت دین است و وقتی زیر ساخت درست شد دین می آید روی آن بناهای زیبا و چند طبقه درست می کند، اما تا وقتی زیر ساخت نداشته باشیم چه بنایی می توانیم بسازیم؟
امام صادق (ع) می فرمایند: که به سراغ جوانان بروید چون آنها زودتر از هرکس دیگری به سوی خیر شتابان می شوند. اکثر شهدای ما در جبهه ها جوانان و نوجوانان بودند، پس اشکال این کار کجاست که در حال حاضر خیلی از جوانان و نوجوانان به سمت بی دینی و بی نمازی کشیده می شوند؟
اشکال اینجاست که جوانان ما در یک فرهنگ غلطی رشد می کنند، در فرهنگ بی ادبی. ادب که چه ربطی به دین داره؟ امام صادق (ع) می فرمایند: که به کودکان از هفت تا چهارده سالگی ادب بیاموزید و بعد رهایش کن که اگر بی دین هم بشود دیگر کاری از دست شما بر نمی آید. باید ادبی که آموخته است کار خودش را کرده باشد.
زیر ساخت نماز، ادب است.
جامعه ای که ادب نداشته نداشته باشد جوان های خودش را بی دین می کند. دین ابتدا با فرهنگ ارتباط برقرار می کند و دوم همین فرهنگ را ارتقاء می دهد.
جهت مطالعه ی کامل سخنرانی به ادامه ی مطالب مراجعه بفرمایید.
یکی از علمای بسیار روشنفکر به معناب واقعیه کلمه و عمیقاً سنتی باز به معنای درست کلمه که دوست دارم نامی از ایشان ببرم حضرت علامه عسگری رحمت الله علیه بودند. ایشان هم اهل تتبع بودند و هم اهل تحلیل. اولین دانشکدۀ دینی در عراق را تأسیس کردند. یکی دیگر از ویژگی های ایشان هم این بود که با قرآن بسیار آشنا بودند و اصول قواعد را بر اساس قرآن تبیین می کردند، علم زده نبودند، یعنی هیچ وقت از علم و کار علمی جدا نشدند.
یکی از حرف هایی که ایشان به من می زدند این بود که به شدت با لفظ روحانی مخالفت می کردند می گفتند بهتر است بگویید عالم دینی نه روحانی. دو دلیل هم داشتند یکی اینکه می گفتند این برای فرهنگ ما نیست و برای فرهنگ مسیحیت است که به کشیش ها روحانی می گویند و دوم اینکه یک تفکیکی می کند بین روحانی ها و سایر مردم، یعنی اینها روحانی هستند و بقیه مردم جسمانی؟ در مسیحیت وقتی کسی روحانی می شود برخی از مراتب عادی زندگی را ترک می کند. به شدت با این لفظ مخالفت می کردند و می گفتند که صحیح نیست.
نه تنها بین عالم دینی و مردم و جامعه نباید تفکیکی قائل شد که این تفکیک ضربه می زند و حتی قداستی هم برای عالمان دینی ایجاد نمی کند بلکه معرفت دینی را برای گروه خاصی قرار می دهد و اینکه اساساً دین را نباید از عموم جامعه و از زندگی طبیعی جدا کرد. دین کاری جز اینکه زندگی مردم را و حال و احوال مردم را درست بکند ندارد، دین که نمی آید خدا را در حلق مردم فرو ببرد، دین مثل هوای بهاری می ماند که ریشۀ درخت را می گیرد و این درخت از دل خودش شکوفه می دهد. دین در مرتبۀ اول واقعاً با قوانین خودش فرهنگ سازی می کند. دین نمی آید اعتقادات را در جان مردم رسوخ دهد. خیلی از انبیاء بودند که از معجزه آوردن پرهیز می کردند. بحث بر سر ایمان است، ایمان هم مانند رابطۀ شکوفه نسبت به درخت است، باید هوا را خوب کنیم، هوا که خوب شود این درخت خودش خود به خود شکوفه می دهد. دین در قدم اول واقعاً فرهنگ را درست می کند.
ما باید در مرحلۀ اول دین را تقویت کنندۀ فرهنگ قرار دهیم، دین در مرحلۀ اول قلاب خودش را به قلاب فرهنگ می زند، هر نکتۀ دینی را که دیدید ضعیف است روی زیر ساخت های فرهنگی آن کار کنید، وجه مشترک های یک فرهنگ را با دین پیدا کنید و از همان نقطه شروع کنید تا به دین برسید. در فرهنگ یک جامعه هم ابتدا باید وجوه مشترک آن فرهنگ و دین را پیدا کرد، این وجوه مشترک وقتی پیدا شد دین بر روی این وجوه مشترک سوار می شود.
وظیفۀ اول دین دست دادن با بخش های فرهنگی مثبت جامعه است، وظیفۀ دوم آن تقویت همان بخش های فرهنگی است وظیفۀ سوم هم خود به خود به دنبال آن می آید، وظیفۀ سوم هم این است که بیایند دین را روی این فرهنگ سوار کنند.
مشکل امروز ما، عادات رفتاری ما است که در ذیل کلمۀ فرهنگ که من آن را به عنوان مهم ترین بخش فرهنگ تلقی میکنم.
امام صادق علیه السلام می فرمایند که به سراغ جوانان بروید چون آنها زودتر از هرکس دیگری به سوی خیر شتابان می شوند. اکثر شهدای ما در جبهه ها جوانان و نوجوانان بودند، پس اشکال این کار کجاست که در حال حاضر خیلی از جوانان و نوجوانان به سمت بی دینی و بی نمازی کشیده می شوند؟ اشکال اینجاست که جوانان ما در یک فرهنگ غلطی رشد می کنند، در فرهنگ بی ادبی. ادب که ربطی به دین ندارد. امام صادق علیه السلام فرمودند که به کودکان از هفت تا چهارده سالگی ادب بیاموزید و بعد رهایش کن که اگر بی دین هم بشود دیگر کاری از دست شما بر نمی آید. باید ادبی که آموخته است کار خودش را کرده باشد تا تکالیف شرعی اش را انجام دهد. زیر ساخت نماز، ادب است.
گاهی اوقات در لغت ادب و فرهنگ یکی شمرده می شوند، جامعه ای که ادب نداشته نداشته باشد جوان های خودش را بی دین می کند. دین ابتدا با فرهنگ ارتباط برقرار می کند و دوم همین فرهنگ را ارتقاء می دهد. یکی از عناصر فرهنگ هم ادب و ادبیات است.