شب دوم محرم - دانشگاه امام صادق(ع)
چگونه امتحان می شویم؟(جلسه2)
دریافت صوت جلسه ی دوم چگونه امتحان شویم
خلاصه ی بحث:
مقدرات الهی احاطۀ فراوانی بر سراسر ابعاد زندگی ما دارد.
«امتحان » مؤثرتین عامل در تعیین «مقدرات» ما است.
مهمترین و مؤثرترین عامل تعیینکننده در مقدرات حیات انسان «امتحان» است. ما قرار است در این دنیا امتحان شویم و الا اصلاً برای چه به این دنیا آمدهایم؟ امتحان فلسفۀ حیات انسان است و این عامل است که شرایط زندگی ما، فقر و ثروت ما و هر نوع موفقیت یا شکست ما در زندگی را تعیین میکند.
به زندگی «امتحانی» نگاه کنید؛ چون ما امتحانی آفریده شدهایم/جوانها امتحانی جوان هستند و پیرها هم امتحانی پیر هستند.
گاهی اوقات خداوند یک «انسان» را امتحان میکند و گاهی یک «ملت» را.
اگر شیوۀ امتحان گرفتن خدا را بدانیم امتحان برایمان آسان میشود/کسی که شیوۀ امتحان گرفتن خدا را نداند، در واقع شیوۀ زندگی کردن را نمیداند.
اگر تحلیلگر سیاسی «وضعیت امتحانی جامعه» را درک نکند، تحلیلش سرشار از جهالت خواهد بود/ باید دید الان فصل چه امتحانی است؟
«حیاتشناسی» فقر بزرگ ما در آموزشهای دینی است.
همۀ احکام و معارف دینی باید خودشان را در بستر امتحان نشان دهند.
سخن گفتن از« امتحان»، سخن گفتن از حیاتشناسی و بستر دینداری است.
هدف از امتحان گرفتن چیست؟ /امیرالمؤمنین(ع): هدف محوری امتحانات الهی، اخراج تکبر و ادخال تواضع در قلب است.
آیا واقعاً اینهمه امتحانات دائمی و سخت برای اخراج تکبر از قلب است؟!/ انسان دوست دارد بزرگ شود و اگر عجله کند دچار تکبر میشود.
هر وقت دیدی امتحان الهی سخت است، امتحان را دور بزن و سرت را به سجدۀ «هدف» بگذار.
چرا در امتحانات الهی باید از نماز کمک بگیریم؟ / نماز و امتحان، هر دو برای از بین بردن تکبر است!
حضرت فاطمۀ زهرا(س) میفرماید: «خداوند نماز را برای دوری از تکبر، واجب کرده است؛ فَرَضَ اللَّهُ...الصَّلَاةَ تَنْزِیهاً عَنِ الْکِبْرِ»(منلایحضرهالفقیه/3/568) یعنی فلسفۀ نماز هم این است که تکبر از دل مردم خارج شود. و طبق فرمایش امیرالمؤمنین(ع) امتحانات الهی نیز برای خارج شدن تکبر از قلوب بندگان است. ببینید چه نسبتی بین این دو وجود دارد! برای همین است که در امتحانات الهی باید از نماز کمک بگیریم. اصلاً همۀ سختیها و امتحانات سخت الهی برای از بین بردن تکبر است.
جهت مطالعه ی کامل بحث به ادامه ی مطالب مراجعه فرمایید.
منبع بیان معنوی
مقدرات الهی احاطۀ فراوانی بر سراسر ابعاد زندگی ما دارد
- سال گذشته نکات مهمی را دربارۀ موضوع امتحان بیان کردیم. بحث را با مقدرات الهی آغاز کردیم و گفتیم اگر ما به بخش مقدرات الهی که به صورت ثابت یا سیال بر زندگی، رفتار و حتی افکار ما حاکم هستند، توجه کنیم و اگر به قدرت الهی در تعیین مقدرات زندگی خودمان نگاه کنیم، نزدیک است که جبری مسلک شویم. چون میبینیم چقدر در چنبرۀ مقدرات الهی اسیر هستیم و چقدر این مقدرات بر ما احاطه دارند. البته کسی نباید جبری مسلک شود، چون ما در کنار همۀ مقدرات الهی حق انتخاب و فرصتهای بسیاری داریم، ولی به این اندازهای که معمولاً تصور میکنیم، فرصت و آزادیِ عمل نداریم. یعنی حوادث و امکانات اطراف ما هیچکدامشان تصادفی شکل نگرفتهاند که ما در میان این اتفاقاتِ تصادفی، به صورت شانسی جلو برویم.
- اگر به احاطۀ مقدرات الهی بر زندگی خودمان نگاه کنیم میبینیم که هر لحظه در مواجهۀ با تصادمها و تصادفها و اتفاقها و امکاناتی که در اطراف ما تعبیه شدهاند، با مقدرات الهی مواجهیم و مقدار، نوع و کیفیت این اتفاقها توسط مقدرات الهی تعیین میشود.
مقدرات الهی احاطۀ فراوانی بر سراسر ابعاد زندگی ما دارد
- سال گذشته نکات مهمی را دربارۀ موضوع امتحان بیان کردیم. بحث را با مقدرات الهی آغاز کردیم و گفتیم اگر ما به بخش مقدرات الهی که به صورت ثابت یا سیال بر زندگی، رفتار و حتی افکار ما حاکم هستند، توجه کنیم و اگر به قدرت الهی در تعیین مقدرات زندگی خودمان نگاه کنیم، نزدیک است که جبری مسلک شویم. چون میبینیم چقدر در چنبرۀ مقدرات الهی اسیر هستیم و چقدر این مقدرات بر ما احاطه دارند. البته کسی نباید جبری مسلک شود، چون ما در کنار همۀ مقدرات الهی حق انتخاب و فرصتهای بسیاری داریم، ولی به این اندازهای که معمولاً تصور میکنیم، فرصت و آزادیِ عمل نداریم. یعنی حوادث و امکانات اطراف ما هیچکدامشان تصادفی شکل نگرفتهاند که ما در میان این اتفاقاتِ تصادفی، به صورت شانسی جلو برویم.
- اگر به احاطۀ مقدرات الهی بر زندگی خودمان نگاه کنیم میبینیم که هر لحظه در مواجهۀ با تصادمها و تصادفها و اتفاقها و امکاناتی که در اطراف ما تعبیه شدهاند، با مقدرات الهی مواجهیم و مقدار، نوع و کیفیت این اتفاقها توسط مقدرات الهی تعیین میشود.
اگر شیوۀ امتحان گرفتن خدا را بدانیم امتحان برایمان آسان میشود/کسی که شیوۀ امتحان گرفتن خدا را نداند، در واقع شیوۀ زندگی کردن را نمیداند
- وقتی جامعۀ ما از نظر تاریخی و موقعیت اجتماعی و جهانی در یک شرایط خاصی قرار گرفت، باید بفهمیم که این یک امتحان الهی است؛ امتحانی که از قبل برای ما توضیح داده شده و مشخص شده است که در این امتحان چه باید کرد؟ اگر شرایط و نحوۀ امتحان را بفهمیم، امتحان برای ما آسان خواهد شد. اینکه برخی دانشجویان از همان ابتدای ترم تحصیلی، از اساتید خود میپرسند: «شما چگونه امتحان میگیرید؟» برای این است که کار را برای خود آسان کنند، هرچند این روحیه برای کسی که طالب علم است، خوب نیست.
- کسی که شیوۀ امتحان گرفتن از خود را نداند، در واقع شیوۀ زندگی کردن را نمیداند؛ چون اصلاً تمام زندگی امتحان است. خداوند میفرماید: «الَّذی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیَبْلُوَکُمْ»(ملک/2) اساساً مرگ و زندگی به خاطر امتحان گرفتن از ما آفریده شده است.
اگر تحلیلگر سیاسی «وضعیت امتحانی جامعه» را درک نکند، تحلیلش سرشار از جهالت خواهد بود/ باید دید الان فصل چه امتحانی است؟
- جامعهای که نداند در وضعیت امتحانی قرار گرفته است، وقتی تحلیلگران سیاسی آن جامعه، شرایط سیاسی و اقتصادی حاکم بر جامعه را تحلیل میکنند و آن را منتشر میکنند، تحلیلهایشان سرشار از جهالت خواهد بود. چون نمیفهمند که همۀ این شرایط، امتحان است.
- یک تحلیلگر سیاسی که نداند جامعهاش در حال امتحان پس دادن است و نداند الان از کدام امتحان بیرون آمده و وارد کدام امتحان شده است، وقتی میخواهد وضع جامعه را بررسی کند و راهبردی برای عبور از مشکلات بدهد، اگر نداند در چه وضعیت امتحانی قرار دارد و باید در این امتحان چگونه رفتار کند، تحلیلش آمیخته با جهالت است. چون حیات بشر خارج از امتحان قابل تصور نیست.
- اینکه ما به رفاه برسیم، یعنی با رفاه امتحان بشویم. اینکه ما مشکل اقتصادی داریم، یعنی با مشکلات اقتصادی امتحان میشویم. اینکه ما در محاصره هستیم، یعنی در محاصره داریم امتحان میشویم.
- متاسفانه بعضیها با بلاهت به محیط خود نگاه میکنند. چون امتحانات الهی را در نظر نمیگیرند و فصلهای امتحانی را نمیفهمند. باید دید الان فصل چه امتحانی است؟
- خداوند متعال هم از فرد امتحان میگیرد و هم از جامعه. ما تا وقتی نفَس میکشیم در بستر امتحانات الهی قرار داریم. چه اعتقاد به خدا داشته باشیم و چه نداشته باشیم؛ به هر حال خدا از ما هم امتحان میگیرد. چون خداوند جهان، جامعه، تاریخ و همۀ حیات را برای امتحان آفریده است(الَّذی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیَبْلُوَکُمْ؛ ملک/2) پس بر سر اصل امتحان بحثی نیست، فقط بحث و اختلاف نظرها میتواند بر سر این باشد که خداوند الان دارد از ما چه امتحانی میگیرد و الان فصل کدام امتحان است؟
«حیاتشناسی» فقر بزرگ ما در آموزشهای دینی است
- مشکل عمدۀ ما این است که هنوز نفهمیدهایم برای «امتحان» زندگی میکنیم، یعنی حیات خودمان را نشناختهایم. هم خداشناسی و هم انسانشناسی در جای خود لازم است، ولی این انسان در حرکت به سوی خدا، از بستر حیات عبور میکند. فقر بزرگی که ما در آموزشهای دینی خودمان داریم بر سرِ «حیاتشناسی» است. حیاتشناسی حلقۀ مفقودهای است که ما در میان معلومات دینی خود داریم.
- ما در مدرسه، دانشگاه و مطالعات عمومی خودمان، باید خیلی به حیاتشناسی بپردازیم. بحث «امتحان» رکن رکین حیاتشناسی است. بحث امتحان یک بحث اخلاقی نیست، چون اخلاق به ملکات و فضایل و رذایل انسان میپردازد ولی امتحان جزء علم حیاتشناسی محسوب میشود. امتحان جزء انسانشناسی و خداشناسی نیست.
«حیاتشناسی» فقر بزرگ ما در آموزشهای دینی است
- مشکل عمدۀ ما این است که هنوز نفهمیدهایم برای «امتحان» زندگی میکنیم، یعنی حیات خودمان را نشناختهایم. هم خداشناسی و هم انسانشناسی در جای خود لازم است، ولی این انسان در حرکت به سوی خدا، از بستر حیات عبور میکند. فقر بزرگی که ما در آموزشهای دینی خودمان داریم بر سرِ «حیاتشناسی» است. حیاتشناسی حلقۀ مفقودهای است که ما در میان معلومات دینی خود داریم.
- ما در مدرسه، دانشگاه و مطالعات عمومی خودمان، باید خیلی به حیاتشناسی بپردازیم. بحث «امتحان» رکن رکین حیاتشناسی است. بحث امتحان یک بحث اخلاقی نیست، چون اخلاق به ملکات و فضایل و رذایل انسان میپردازد ولی امتحان جزء علم حیاتشناسی محسوب میشود. امتحان جزء انسانشناسی و خداشناسی نیست.