خاطره ی استاد از ایام دفاع مقدس
شهید صادقی قبل از اینکه به جبهه اعزام شود یک شب به بنده فرمود: شهیدی را در خواب دیدهام که قبل از شهادتش از او عهد گرفته بودم اگر به شهادت رسید باید به خوابم بیاید و سؤالی دارم که باید پاسخ بدهد. او به بنده میفرمود: من دیشب آن شهید را در خواب دیدم و آن سؤال به خاطرم آمد و از او پرسیدم.
سؤال آقای صادقی از آن شهید در عالم رؤیا این بود: اینکه حضرت امام(ره) فرمودند شهید به وجه الله نظر میکند، آیا شما وجه الله را مشاهده کردید یا نه و شهید نظر میکند به وجه الله یعنی چه؟ خود آقای صادقی به من میفرمودند: آن شهید پاسخ روشنی نداد و لبخند زد و سرش را پایین انداخت و فرمود: دیدم چه دیدنی؛ ولی شهید صادقی از همین پاسخ آن شهید به شدت متأثر شده بود.
اشتیاق و التهاب و هیجان معنوی به صورت خاصی در چهره او موج میزد. وقتی این رؤیا را تعریف میکرد من به ایشان گفتم ایشان که چیزی به شما نگفته است گفت: با دیدن چهره و نوع برخورد او، من دگرگون شدم و میخواهم به جبهه بروم و دیگر نمیتوانم صبر کنم و همان آخرین اعزامشان بود که به حضور وی در عملیات کربلای 5 منجر شد و در همان عملیات هم به شهادت رسید. شب عملیات در خاکریز، نماز خواندن وی را دیده بودند. میگفتند گریهها و ضجههای عجیبی داشت و نماز فوق العادهای خواند.
همان شب برای من تعریف کردند که آقای صادقی عجب حال خوش معنوی دارد و بعید است که ایشان ماندنی باشد.
منبع:رجانیوز