گرایش جهان به معنویت روز به روز بیشتر میشود/دشمنان معنویت ناب با ساختن معنویتهای منحرف، میخواهند مردم را از معنویت متنفر کنند.
در جهان امروز رفتار و پوشش مذهبی عامل جاذبه است/ جهان بهقدری تشنۀ معنویت است که معنویتهای دروغین را به سهولت میپذیرد.
در دانشگاههای جهان «رشد معنویت و اقسام آن» موضوع پژوهشهای فراوانی است، اما در دانشگاههای ما خبری از این پژوهشها نیست.
آمارها گویای حرکت جهان به سوی معنویت است/ ساخت 2000 مسجد در فرانسه و رشد تصاعدی زائرین در پیادهروی اربعین، نشانۀ چیست؟
تا 10 سال آینده بزرگترین دین در انگلستان، اسلام خواهد بود/ (نشریۀ راشا تودی) جمعیت 89 هزار نفری مسلمانان انگلیس امروز به دو و نیم میلیون نفر رسیده است. الان از هر 10 جوان انگلیسی یکی نفر مسلمان است. همچنین کشور آلمان در سالهای آینده تبدیل به یک کشور اسلامی خواهد شد.
مسئولیت ما در قبال رشد معنویت در جهان چیست؟ / زیرا وقتی جهان به سوی معنویت رفت، ابلیس دیگر آدمها را از راه عرقخوری و فساد گمراه نمیکند، بلکه از طریق تحریف معنویت خراب میکند. مثلاً ابلیس حضرت آدم و حوا را چگونه فریب داد؟ آنها را به حفظ جاودانۀ آثار معنویای که در آن غرق بودند، دعوت کرد و فریبشان داد. پس در بهشت هم میشود کسی را فریب داد. در بهشت محبت اهلبیت(ع) هم ممکن است بعضیها فریب بخورند. و امروز موقع فریب خوردن مذهبیها، حزباللهیها، نمازخوانها و گریهکنان امام حسین(ع) است.
داعشیها چگونه با نشان دادن بیدینیهای موجود در جامعۀ ما، اروپاییها را جذب میکنند؟/ با پاک کردن صورت مسئله، مسئله حل نمیشود.
جلوی رشد معنویت را نمیشود گرفت، اما باید از آسیبهای رشد معنوی جلوگیری کرد/امروز نوبت دعوت جهان به معنویت نیست، نوبت معرفی معنویت صحیح است.
- باید دین را نگه داریم و از تظاهر و نفاق و دروغگویی عبور کنیم تا به یک جامعۀ خالص برسیم. این راه حل قدیمی و اشتباهی بود که میگفتند: برای اینکه تظاهر و نفاق در جامعه پدید نیاید و برای اینکه خونریزیهای سفاکانه بر اساس دین پدید نیاید(مثل اتفاقی که تکفیریها انجام میدهند) باید دین را حذف کنید و به پلورالیسم روی بیاورید و به چیزی معتقد نباشید! میگفتند: دین را حذف کنید تا خیلی از آسیبها به سراغ جامعۀ دینی نیاید! ولی راه حلش این نیست. ما باید از این آسیبها «عبور» کنیم نه اینکه اساساً صورت مسأله را پاک کنیم و دین را حذف کنیم!
- جلوی رشد معنویت را نمیشود گرفت. کسانی که به رشد معنویت بیاعتنا هستند دچار اشتباه بزرگی هستند. کاری که ما باید انجام دهیم این است که از آسیبهای رشد معنوی جلوگیری کنیم و معنویتهای خودمان را بیآسیب قرار دهیم. مثلاً هر کسی که به مسجد میآید و نماز میخواند، در معرض آسیب عُجب قرار میگیرد. و این حداقل آسیب دینداری است. از این آسیب باید مراقبت کرد.
- اگر ما خودمان را از آسیب دینداری مصون نکنیم، معنویت بازار سیاه پیدا میکند و معنویت و دینداری قلاّبی زیاد میشود. تازه دعوا از این به بعد است. الان نوبت این نیست که مردم جهان را به معنویت دعوت کنیم، این مسأله حل شده است؛ الان نوبت این است که بگوییم دین درست و معنویت درست کدام است؟ چون دینداری قلابی در بازار، فراوان شده است.
کربلا محل درگیری ایمان و کفر نبود؛ محل درگیری معنویت ناب و معنویت غیر ناب بود
- دینداری قلابی آنقدر خطرناک است که در روایت میفرماید: اگر کسی در دین، بدعتی ایجاد کند، خشوعش در عبادت بیشتر خواهد شد(پیامبر(ص): مَنْ عَمِلَ فِی بِدْعَةٍ خَلَّاهُ الشَّیْطَانُ وَ الْعِبَادَةَ وَ أَلْقَى عَلَیْهِ الْخُشُوعَ وَ الْبُکَا؛ نوارد رواندی/18) با این حساب باید گفت اگر کسی بدعتی در دین بگذارد و به مجلس امام حسین(ع) برود، چه بسا بیشتر هم گریه کند.
- کربلا محل درگیری ایمان و کفر نبود، بلکه محل درگیری معنویت ناب و معنویت غیر ناب بود. اگر امام حسین(ع) را بیدینها کشته بودند، کربلا اوج قلۀ حیات بشر نبود. مسأله این بود که حسین(ع) را دینداران به قتل رساندند؛ کسانی که خدا و پیغمبر و قیامت را قبول داشتند...