انتظار فرج،با فضیلت ترین عبادت
از آنجایی که پدرم روحانی و اهل وعظ و خطابه بودند، کتابخانه ای در خانه داشتند و ما هم از این کتاب ها استفاده می کردیم. زمانی که پدرم کتاب های خود را به مسجد هدیه کردند، چند جلد از آنها را برای خودم نگه داشتم. از جمله آن ها کتاب های این محقق بزرگ بود که باید این کتاب های متنوع و بسیار مفید را نگه می داشتیم و به آن مراجعه می کردیم.
کارهای تحقیقی اهل وعظ و خطابه برای پیدا کردن مطلب مناسب از طریق نوشته های ایشان آسان شد و از این طریق منبر رفتند. در عین حال از این کتاب ها در مسیر تبلیغ هم استفاده شده است.
وقتی عالم فرزانه ای که سال ها درس خارج را در محضر اساتید برجسته طی کرده و سپس در منبر وعظ و خطابه قرار می گیرد، علم و دانشش به منبر وزن می دهد.
اساتید ما می فرمودند که پای منبر کمتر از مجتهد ننشینید و بعدها ما متوجه اسرار این کلام شدیم. علیرغم اینکه ممکن است برخی افراد منبری ها را خوش سخن تلقی کنند، خوش فهمی قبل از خوش سخنی که لازمه سخنرانی و بیان معارف دینی است به سادگی به دست نمی آید. حتی امکان دارد که شخصی فقیه هم شود و در ابواب رایج فقه به معنای خاص کلمه وارد شود ولی خوش فهمی برای تبلیغ دین در مقابل عموم مردم نداشته باشد.
کار فقه و فقاهت در استنباط احکام شرعی به مراتب آسان تر است از فهم عمیق معارف عمومی دین و انتقال آن به مردم است. به عبارت دیگر تحقیق برای منبر به مراتب سخت تر از تحقیق برای فتواست. و وقتی این عقیده را در محضر آیت الله العظمی وحید عرض کردم، ایشان ضمن تایید مطلب، چند بار بر این نکته تأکید فرمودند.
پیوندی که بین مردم عراق و ایران در ایام اربعین برقرار می گردد، یکی از لحظه های بسیار زیبا و دیدنی است که فقط در این ایام شاهد آن هستیم. شما وقتی به عراق می روید به واقع در متن تمام زیبایی های جبهه و دفاع مقدس خودمان قرار می گیرید . این زیارت ها و رفتن به آنجا به جرات می توانم بگویم از هزینه هایی که قرار است صرف کارهای فرهنگی برای جوانان شود جلوگیری می کند . حضور در اربعین حسینی به واقع نورانی و تاثیرگذار است.
اربعین یک مسئله فرادینی و فراملیتی است و در مراسم اربعین آغوش رحمت وسیع الهی رو به سوی مردم دنیا باز میشود. در واقع اربعین یک عملیات اتمام حجت است و این رخداد عظیم، جذب نیروی بزرگ مردمی را فراهم می کند.
فقط با ادبیات هئیتی درمورد اربعین صحبت نکنیم بلکه باید اربعین را با انواع ادبیات بیان کنیم صرفا این ادبیات نباید فقط دینی و انقلابی باشد، بلکه باید با انواع ادبیات روشنفکرانه، بازاری، صنعتی و تا آنجایی که می توانیم این واقعه عظیم را بازگو کنیم.
وقتی آمریکایی ها صدام را سرنگون کردند اصلا فکرش را هم نمی کردند که این بیداری اسلامی در آنجا اتفاق بیافتد. سال گذشته محکم ترین شعاری که زمین و زمان را به لرزه در میآورد لبیک یا حسین نبود بلکه " لبیک یا زینب"بود. این شعار خیلی معنادار بود و اشاره به حرم حضرت زینب(س) و به رزمندگانی بود که در دفاع از آن حرم مطهر به شهادت رسیده بودند.
هر افراط و تفریطی در حرم اباعبدلله (ع) به تعادل می رسد و این کارهای افراطی گری که بعضی ها در آنجا انجام می دهند در بین سیل خروشان و باعظمت جمعیت حذف می گردد. اگر کسی بخواهد اباعبدلله(ع) و واقعه ایشان را تحریف کند و یک اسلام آمریکایی نمایان کند، مردم فطرت پاکی دارند و متوجه می شوند و حتی کافی است کسی روضه حضرت علی اصغر(ع) را بخواند، دیگر لازم نمی شود کسی کار خاصی در برابر این تحریف ها انجام دهد بلکه روضه اباعبدلله(ع) کار خودش را با فطرت های پاک انسان ها انجام می دهد. این تحریف ها ناشی از سبک مغزی است ک عملا نیاز به نقد هم ندارد. بعضی ها علاقه دارند که این واقعه را تحریف کنند ولی بدانند که واقعه کربلا تحریف نشدنی است.
اساسا مختصات کار خوب چیست که بتواند انسان را در هر رشتهای راضی کند؟
کار خوب کاری است که به عنوان یک قطره انسان را به یک اقیانوس متصل کند و انسان را در بزرگترین کاری که در خلقت صورت گرفته شریک کند. اگر این اتفاق بیفتد انسان راضی خواهد شد. ویژگی کار خوب این است که انسان با تمام وجود، خود را برای آن هزینه کند و هر قدر هم خوب شود باز انسان شرمنده شود. کار خوب کاری است که انسان شرمنده صاحب کار شود. امام حسین کاری کرد که همه اصحابش در حالی که بهترین کار را کردند باز شرمنده شدند.
کار خوب کاری نیست که برای انسان کف بزنند و بگویند عالی بود. کاری خوب است که برای سیدالشهدا باشد و باقی کارها در مراتب پایینتر از آن قرار میگیرند. قرآن نیز میگوید شهدا کسانی هستند که اعمالشان از بین نمیرود پس انسان باید خودش را به شهدا متصل کند.
هر کس برای سیدالشهدا کار کرده کار خوبی کرده است در حالیکه بیشترین هزینه را متحمل شده است. امیدوارم مجموعه عکسهای «پیاده آمدهام» مورد دعای حضرت زینب قرار گیرد و گام نخست برای کارهای خوب دیگر باشد در مورد کارهای خوب باید صراحتاً به این شرمندگی اشاره کرد تا جوانان تمام همت خود را صرف کف زدن دیگران نکنند.
مطالب مرتبط
از ترس نگاه دیگران و ضایع نشدن پیش دیگران به سر و وضع خودمان رسیدگی نکنیم، بگو خدا خوشش نمی یاد چشم بنده ی مؤمن به غیر از زیبایی بیفتد لذا من باید همیشه تمیز و مرتب باشم؛
اگر مهمان داری می خواهی پذیرایی کنی یا خانه ات را مرتب کنی از ترس ضایع شدن این کار را نکن، بگو مهمان حبیب خداست من باید بهترین پذیرایی را برای حبیب خدا انجام بدم.
این یعنی نیت قربة الی الله.
ما باید روی زیر ساخت های دینی، فرا دینی عمل کنیم یعنی نیاز نیست حتماً با ادبیات دینی موضوعاتی همچون ترس و حیا را جا بیاندازیم، با ادبیات غیر دینی هم این دو را می شود جا انداخت چون در همه ی جوامع این دو مذموم است.
اگر فردی شجاع شد، اگر فردی با حیا شد، خود به خود آدم می شود و دین را تو هوا می زند.
أَهْلَکَ النّاسَ إِثْنانِ: خَوْفُ الْفَقْرِ وَ طَلَبُ الْفَخْرِ. (از چهل حدیث حضرت امیرالمؤمنین) دو چیز مردم را هلاک کرده: ترس از ندارى و فخرطلبى.
ترس آدم را زود راه میاندازد ولی قدرت حرکت او گرفته میشود. با ترس نمیتوان برای اندیشههای عمیق انگیزه پیدا کرد. اگر از خدا ترسیدیم ترسمان از دیگران میریزد؛ اگر از خدا بترسیم خدا دیگران را از ما میترساند.
پیامبر(ص) می فرما ید: خداوند بر آدمى مسلّط نکرد مگر کسى را که آدمى از او مى ترسد . اگر آدمى از کسى جز خدا نمى ترسید خداوند جز خود کسى را بر او مسلط نمى کرد . و آدمى واگذار نشد مگر به کسى که به او امید بست . اگر آدمى جز به خدا امید نمى بست به غیر خدا واگذار نمى شد. (منتخب میزان حکم،664)
از دیگر ریشههای ترس محبت و علاقه است: تا وقتی که حب الدنیا در دل ماست میترسیم.
پیامبر اعظم(ص) می فرماید:هر کس دنیا را دوست بدارد، ترس آخرت از دلش فرومیریزد. (بحارالانوار، ج6، ص38)
حجم:30مگابایت
وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوفْ (155، بقره)
«و مسلماً شما را به چیزی از ترس و گرسنگی و زیان مالی و جانی و کاهش محصولات میآزماییم، و صابران را نوید ده»
برخی از استعدادهای ما در متن ترسهای ما باید رشد کند.
اگر نعوذبالله جامعهای مبتلا به سیاست ورزان ترسو باشد، آنها ما را میترسانند و این ترس خود را تئوریزه می کنند.
ابلیس از خاصیت ترس انسان حسن سوءاستفاده !!! را به عمل میآورد و انسان را به زمین میزند.
ترس غیر خدا استعدادهای انسان را میسوزاند، خدا ترس را قرار داد تا وقتی ترسیدی بروی در آغوش پروردگار نه این که از چیزی بترسی و خود را نابود کنی.
خداوند متعال بنده ی شجاع و با صلابت را دوست دارد.
بچه نباید از نمره کم آوردن و تحقیر شدن توسط دیگران و رفو زه شدن بترسد . با استرس او را وادار به درس خواندن نکنید، چرا که یک سری محفوظات کسب میکند که فقط در شب امتحان به یاد او است. چرا اکثر دانشجویان دانشمند نمیشوند.
زندگی اکثر مردم مبتنی بر ترس است و توجهی هم ندارند. نیازی نیست که از ترس فقر کار بکنید و از بی اعتباری درس بخوانید.
ما چه قدر عالم و باسواد داریم که دو زار عقل ندارند. وگرنه کل عالم نجات پیدا می کرد. یک کمی از این علم برای عقل کفایت میکند. چرا یک سری علم دارند ولی شعور ندارند. آنها ملت خود را به بردگی میکشانند.
حتی پروردگار عالم ما را در کنار امتحاناتش نمیترساند. هدف امتحان را "الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیبْلُوَکُمْ أَیکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا" ( 2، ملک) میفرماید. ترس داخل آن نیست. از جهنم حرفی نزد. با اینکه ترس از جهنم با غالب ترسهای ما فرق دارد.
اگر مدال نگرفتید نیازی به رنگ پریدن نیست مسابقه است و جایزه میدهند میتوان قصه خورد ولی ترس چرا ؟!
از هیچکسی و چیزی غیر از خدا نترسیم. از مقام الهی بترسیم نه از عذاب الهی اما خوب میشود از عذاب هم ترسید ولی کم ارزش تر است.
حتی فردی اومد پیش امیر الؤمنین(ع) گفت می ترسم، حضرت فرمود از چی؟ گفت از عذاب؛ حضرت فرمود: خب گناه نکن و نترس.
پاسخ صحیح به امتحان ترس چیست؟ نترسیدن
پاسخ به امتحان بیماری ؟ صبر
پاسخ به امتحان فقر ؟صبر و حفظ عزت
پاسخ به امتحان نعمت؟ شکر
خدا میترساند که نترسی(از غیر او).
مرتبط
حجم:29مگابایت
حضرت حق میفرماید ما تمام این نعمتها و نقمت ها را امتحانی به شما دادهایم، خداوند بر مبنای امتحان مردم را بندگان خود قرار داده است.
اصل این نیست که شما بندهٔ خوبی باشی بلکه خوب بودن یعنی خوب امتحان دادن.
حتی ممکن است که یک عرق خور یک امتحان خوبی بدهد و از آن نمازخوان بتواند جلو بزند.
هیچ کس برای بچه مثبت بودنش قیافه نگیرد. بعضیها از مادرزادی نمازخوان بودهاند.
تعداد ما الآن خیلی زیاد است ولی چرا حضرت ولیعصر(عج) ظهور نمیکنند؟ همهٔ ما وضعمان به گونهای است که امتحان را دور میزنیم و کار خوبی را انجام میدهیم که وظیفهٔ کنونی ما نیست!
اولین امتحان و شایعترین نوع امتحان از بندگان ترس است؛ میفرماید: از آنها نترسید از من بترسید «ْ فَلَا تخَشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ» (3 مائده)
به رابطه ی بچه با پدر و مادرش نگاه کنید؛ از هر چی می ترسه می پره تو بغلشون.
آیتالله بهجت(ره) میفرماید: آن قدری که بچه به پدر و مادرش ایمان دارد ما به خدا ایمان داشتیم کارمان درست میشد،ایشان میفرماید: بچه هیچگاه نگران روزی فردایش نیست.
ترس در وجود آدمی هست ولی اینکه از چه کسی میترسیم خیلی مهم است. حتی شجاعها هم از یک چیزی میترسند مثلاً از آبروریزی میترسند؛ مثل زبیر( کسی که در جنگهای صدر اسلام یک بار هم نترسید) امیر الؤمنین(ع) قانعش کرد از جنگ جمل دست بکشد و او راضی شد و رفت، ولی بعد گفت: میترسم که زنهای بصره بگویند او ترسید و پا پس کشید.
ما از خداوند نمیترسیم از چه چیزی میترسیم؟
امام صادق(ع) می فرماید: هر کس از خدای بزرگ بترسد خداوند خوف او را در دل هر چیزی قرار میدهد یعنی همه از او میترسند، و هر کس از خدای بزرگ نترسد، خداوند ترس همه چیز را در دل او قرار میدهد و از همه کس میترسد. (میزان الحکمه، ج 3، ص 294)
زیاد روی اعمالمان حساب وا نکنیم چون خداوند به حضرت داوود فرمود: یا داوود صدیقین را از حساب من بترسان اگر من بخواهم صدیقین را حساب بکشم به جهنم میروند.
ما قدرتمندترین قوم جهان هستیم چون از خدا میترسیم. هر کسی که سیاسی شود باید از خدا بترسد. چون اگر از خدا نترسد از حمله و محاصره و جنگ خواهد ترسید. وای اگر آدم ترسو یک کمی باهوش باشد عالم را دگرگون میکند چون ترس را تئوریزه میکند.
مرتبط
شهادت امام سجاد(ع) تسلیت باد.
تصویر مربوط به خیمه گاه کربلا
حجم: 6مگابایت
حجم: 3 مگابایت